Saturday, April 18, 2009

احوال این روز‌های من

دوشنبه یه final exam خیلی‌ سخت،که استادش supervisor محترم .که باید حسابی‌ بلد باشم، مساله حیثیت در میون که باید نمره خوب بیارم
جمعه یه Assignemen due وحشتناک،با دوست supervisor محترم ,که اون هم مساله حیثیت و آبرو در میون که باید نمره خوب بیارم
یک هفته بعدش یه
thesis report خیلی‌ خیلی‌ سخت و وحشتناک
این یکی‌ هم که مستقیما با خود supervisor محترم که دیگه هیچی‌ نگو که از ترس دارم له میشم.
که خواب از چشمانم ربوده!!اینقدر سخت که شب‌ها از استرس ش نمیتونم بخوابم.خدا رحم کنه،خیلی‌ زیاد رحم کنه،

وقتی‌ یادشون می‌‌افتم ،از ترسم آب دهنم رو نمیتونم قورت بدم:(( جدی میگم